Tuesday, August 16, 2005

دیگه کاری نداری؟

معمولا در طول روز من و البته بیشتر ندا از سرکار تلفن می کنیم خونه حال مانی رو بپرسیم. قبل از خداحافظی بهش میگیم: خب مانی جون دیگه کاری نداری؟
مانی : چرا باهات کار دارم ، گوشی رو نذار
ما : چی کارم داری؟
مانی : گل بنجامین مون داره خشک میشه
ما : راستی؟ خب
مانی : آب ریختم به در دستشویی ، پوست پوست شده
ما : خب
مانی : دیگه کاری باهات ندارم . گوشی رو بذار

این متن گفتاری (دیالوگ) الان بیشتر از یک ماهه که هر روز تکرار میشه و نه تنها هر سه تامون حفظ حفظ شدیم بلکه کم کم بصورت یک سنت خانوادگی داره در میاد. اگه یه بار مانی یادش بره متنش رو بگه من میگم مطمینی کاری نداری!!؟

|

<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Blogroll Me!

PageRank