Saturday, August 13, 2005

یه شب مهتاب

مانی امشب خونه نیست ولی من به عادت هر شب کتاب شعرش را برمی دارم و یکی از شعرهایی را که خیلی دوست داره می خونم. می خونم برای مانی و همه بچه های ایرانی ...نه، برای همه بچه های روی زمین. میخونم، آنچنان با احساس و از صمیم قلب که حتی اونایی هم که زبان فارسی بلد نیستند چشمهایشان مثل ستاره در تاریکی بدرخشد و زمین ستاره باران شود.چقدر درخشش این چشمان معصوم را دوست دارم
یه شب مهتاب ماه میاد تو خواب
منو میبره کوچه به کوچه
باغ انگوری باغ آلوچه
دره به دره صحرا به صحرا
اونجا که شبا پشت بیشه ها
یه پری میاد ترسون و لرزون
پاشو می ذاره تو آب چشمه
شونه می کنه موی پریشون
.........
شب بخیر مانی و همه بچه های روی زمین

|

<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Blogroll Me!

PageRank