Saturday, August 20, 2005

گرما گرما و گرما


گرما گرما و گرما ، اسهال و وبا

گرما گرما و گرما ، احساس نامطبوع بدنهای عرق کرده چسبیده به هم روی صندلی جلوی تاکسی

گرما گرما و گرما ، همان احساس نامطبوع و همان بدنهای عرق کرده در اتوبوس

گرما گرما و گرما ، بوق و ترافیک و بوق و اعصاب خرد و مردم مثل خروس جنگی

گرما گرما و گرما ، همه آقایون لباس آستین کوتاه

گرما گرما و گرما ، همه خانوما حداقل مانتو، شلوار و روسری

گرما گرما و گرما ، بعضی خانوما مانتوهای رنگی کوتاه، نازک و تنگ، شلوارای کوتاه و روسری های رنگی باریک

گرما گرما و گرما ، بعضیا دکمه های باز و سینه های پشمالو ، سینه های بلورین

گرما گرما و گرما ، بعضیا استخر و سونا و لذت خوردن به بهانه جبران انرژی

گرما گرما و گرما ، آب طالبی خنک - البته در خونه چون وبا اومده

گرما گرما و گرما ، صبح زود جمعه و زدن به کوه و دشت و استشمام هوای پاک و خنک صبحگاهی

گرما گرما و گرما ، بوی گند آشغال و زباله در جویها و کوچه ها و پشه و پشه و پشه

گرما گرما و گرما ، ساعتهای طولانی روز و یک احساس مثبت که امروز به همه کارات رسیدی

|

<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Blogroll Me!

PageRank