Wednesday, September 21, 2005

قصه های من و مانی 4

میز تلویزیون رو گذاشتیم سه گوشه دیوار هال که مانی نره سراغ سه راهی و سیم برق. اما حالا اونجا شده یه محل امن وبه یه بازی تبدیل شده. مانی هر چیزی رو که که می خواد قایم کنه یا دوست نداشته باشه یا بخواد دست ما بهش نرسه، میاندازه اون پشت.اونجا از لباس و شلوار مانی و زیرپوش من تا تل سر ندا و انواع اسباب بازی و توپ و درجه تب گیر و قطره بینی و کنترل تلویزیون و ضبط صوت و ... هرچه فکر کنی پیدا میشه. برای ما هم مثل یه بازی می مونه؛ هر چند مدت یکبار طی عملیاتی محل رو پاک سازی و مرتب می کنیم نه به این امید که مرتب باقی بمونه بلکه به انتظار ریخت و پاش و حمله مجددمون! فقط تازگیا ساعت مچی من رو یه جای جدید قایم می کنه؛ توی سطل اتاق خواب


|

<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Blogroll Me!

PageRank