Monday, December 19, 2005

قصه های من و مانی 11

مانی با لیوانی پر از آب بر روی چیپس های خلالی که روی میز ریخته می کوبد و هر دفعه مقداری از آب هم بیرون می ریزد
من: مانی، داری چیکار می کنی؟
مانی: دارم چیپس میسابم
من: !! پس با اون لیوان خالیه بساب
مانی: بابا چیپس سابیده می خوای؟ و بعد که قیافه من رو می بینه اضافه میکنه: خیلی خوشمزه اس. و اندکی از آن پودر مخلوط با آب و ماست موسیر را میگذاره توی دهنم تا بخورم. از مزه اش چیزی نمیگم ولی واقعن خیلی خوب کوبیده (سابیده) بود


قابل توجه دختر خانومها و دختر دارها؛ این پسر ما واقعن اهل زندگی و خونواده است. از جارو کردن و ظرف و لباس شستن گرفته تا شیشه و دیوار پاک کردن را بلده و با کمال میل و بدون اینکه بهش بگین، انجام میده. غذا پختن را هم قدش نمیرسه به گاز، اما مواد اولیه غذاها رو میشناسه و نمک، زردچوبه . فلفل اضافه کردن و تخم مرغ شکستن و بهم زدن مایه غذا را خیلی خوب بلده. خلاصه از هر انگشتش هنری میریزه. متقاضیان میتونن شماره تلفن بدهند یا برای روز تولدش که چهارم دی هست هدیه ای، تبریکی، چیزی بفرستن تا ببینیم چیکار میتونیم براشون بکنیم – برای بابا یا مامانش هم بفرستین قبوله


|

<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Blogroll Me!

PageRank