Tuesday, December 13, 2005

یادگاری

بر روی آسفالت خیابان حک شده است. این خطوط، یادگاری ماشین هایی است که در تاریکی خیابان بدون اینکه متوجه سرعت گیر بشوند با سرعت به هوا بلند شده و بر زمین خورده اند. یک یک یادگاریها را مرور می کنم؛ چندتایی متعلق به ماشینهای اهالی همان محل است وقتی تازه سرعت گیر نصب شده بود. حالا اما این نقطه را هم مانند محل همه چاله ها و گودال های خیابان از حفظ هستند. تا گودال و سرعت گیر جدیدی.... بقیه خطوط، یادگاری ماشین های رهگذری است که به خیال خود راه میانبری برای فرار از ترافیک پیدا کرده اند. جلوی ماشین که به سطح آسفالت برخورد می کند رانندگان را از بهت ناشی از پرواز در آسمان بیرون می آورد و بعد از فحش و بد و بیراهی، سعی خواهند کرد این مانع را هم برای دفعه بعد بخاطر داشته باشند
دیگر گذشته است زمان مرور یادگاری ها روی درختان. قلب تیرخورده و دو اسم، کلماتی عاشقانه یا محل و زمان ملاقاتی
حتا دیگر گذشته است زمان مرور ذهن نوشته های بد خط پشت در دستشویی ها و توالت های عمومی. فحشی، شماره تلفنی یا نقاشی و تعریفی از فلان عضو آدمی
حالا سرعت گیرها و آسفالت خیابان ها از درختان و توالت ها ؛ و ماشین ها از آدمهایی که حوصله ثبت خاطرات و نگفته های ذهنشان را دارند بیشتر شده

حالا زندگی ها سخت شده و باید با قلم آهن روی آسفالت یادگاری نوشت. خطوطی که نه تنها آیندگان، خودمان هم معنی آنها را نخواهیم دانست



با تشکر فراوان از خانم نرگس م برای رهایی از فیلترینگ، می توانیداین برنامه را توسط ایمیل از اینجانب دریافت نمایید


|

<< Home

This page is powered by Blogger. Isn't yours?

Blogroll Me!

PageRank